زکریای رازی کیست؟
روز پنجم شهریورماه (۲۷ اگوست)، روز بزرگداشت زکریای رازی شیمیدان بزرگ ایرانی و روز داروسازی نامگذاری شدهاست.
محمد بن زکریای رازی یکی از دانشمندان بزرگ ایرانی سده سوم هجری است. «جورج سارتون »در تاریخ علم، هم بدین عنوان عصر محمدبن زکریای رازی (۲۵۱- ۳۱۳ ه ق) (۸۶۵-۹۲۵م) نامیده است.
زکریای رازی بزرگـترین طـبـیب بالیـنی اسلام و قـرون وسطی، فـیزیکدان، عـالم کـیمیا ( شیمی ) و فیلسوف صاحب استـقلال فکر است.
رازی آثار ماندگاری در زمینهٔ پزشکی و شیمی و فلسفه نوشتهاست و بهعنوان کاشف الکل، جوهر گوگرد (اسید سولفوریک) و نفت سفید ، مشهور است. وی همچنین دربارهٔ کیهان شناسی، منطق و ریاضیات نیز آثاری دارد .
سرگذشت زکریای رازی
نام وی محمد و نام پدرش زکریا و کنیهاش ابوبکر است. مورخان شرقی در کتابهایشان او را محمد بن زکریای رازی خواندهاند، اما اروپاییان و مورخان غربی از او به نامهای رازس Rhazes=razes و الرازی Al-Razi در کتابهای خود یاد کردهاند. بهگفتهٔ «ابوریحان بیرونی »وی در شعبان سال ۲۵۱ هجری (۸۶۵ میلادی) در ری متولد گردیده و دوران کودکی و نوجوانی و جوانیاش در این شهر گذشته است . چنین شهرت دارد که در جوانی عود مینواخته و گاهی شعر میسرودهاست. بعدها به زرگری و سپس به کیمیاگری روی آورده است. وی در۴۰ سالگی علم طب را آموخت. (بیرونی) معتقد است او در ابتدا به کیمیا اشتغال داشته و پس از آنکه در این راه چشمش بر اثر کار زیاد با مواد تند و تیزبو آسیب دید، برای درمان چشم به پزشکی روی آورد. در کتابهای مورخان اسلامی آمدهاست که رازی طب را در بیمارستان بغداد آموختهاست. در آن زمان، بغداد مرکز بزرگ علمی دوران و جانشین دانشگاه جندیشاپور بودهاست و زکریای رازی برای آموختن علم به بغداد سفر کرده و مدتی نامعلوم در آنجا اقامت گزیده و به تحصیل علم پرداخته و سپس ریاست بیمارستان «معتضدی» را بر عهده گرفته است . پس از مرگ معتضد، خلیفهٔ عباسی، به ری بازگشت و عهده دار ریاست بیمارستان ری شد و تا پایان عمر در این شهر به درمان بیماران مشغول بود.
آثار زکریای رازی
درمورد آثار رازی در لغت نامهٔ دهخدا آمدهاست: ابنالندیم در کتاب «الفهرست» خود تعداد آثار رازی را یکصدوشصتوهفت و ابوریحان بیرونی در کتاب فهرست کتب کتاب در ریاضیات و نجوم، ۷ کتاب در تفسیر و تلخیص و اختصار کتب فلسفی یا طبی دیگران، ۱۷ کتاب در علوم فلسفی و تخمینی، ۶ کتاب در در مافوق الطبیعه، ۱۴ کتاب در الهیات، ۲۲ کتاب در کیمیا، ۲ کتاب در کفریات، ۱۰ کتاب در فنون مختلف که جمعاً بالغ بر یکصدوهشتادوچهار مجلد میشود و ابن اصیبعه در عیون الانباء فی طبقات الاطباء دویستوسیوهشت کتاب از برای رازی برمیشمارد. محمود نجمآبادی استاد دانشگاه تهران کتابی به عنوان «مولفات و مصنفات ابوبکر محمدبن زکریای رازی» نوشتهاست که در سال۱۳۳۹ به وسیله انتشارات دانشگاه تهران چاپ شدهاست در این کتاب فهرستهای ارائه شده توسط ابن الندیم و ابوریحان بیرونی و قفطی و ابن اصیبعه با یکدیگر تطبیق داده شده است و در مجموع دویستوهفتادویک کتاب و رساله و مقاله فهرست شدهاست.
رازی در تاریخی بین ۵ شعبان ۳۱۳ (قمری) ه. ق تا ۳۱۳ ه.ق در ری وفات یافتهاست. مکان اصلی آرامگاه رازی تا امروز ناشناخته ماندهاست.
درمورد تاریخ تولد و مرگ زکریای رازی
مهم ترین سند تاریخی دربارهٔ تولد و مرگ رازی کتاب فهرست کتب رازی نوشتهٔ ابوریحان بیرونی است. در این کتاب، تولد رازی در ماه شعبان ۲۵۱ (قمری) ه.ق (سپتامبر ۸۶۵ م) و مرگ او در پنجم شعبان ۳۱۳ ه.ق (۳۱ اکتبر ۹۲۵ م) ثبت شدهاست. ضمناً «در این رساله ابوریحان علاوه بر آن که صریحاً تاریخ تولد و وفات رازی را متذکر شده، مدت عمر او را به سال قمری شصت ودو سال و پنج روز و به شمسی شصت سال و دو ماه و یک روز بهطور دقیق آوردهاست.
اخلاق و صفات زکریای رازی
رازی مردی خوش خو و در تحصیل کوشا بود. وی به بیماران توجه خاصی داشت و تا زمان تشخیص بیماری دست از آنها برنمیداشت و نسبت به فقرا و بینوایان بسیار رئوف بود. رازی، برخلاف بسیاری از پزشکان، که بیشتر مایل به درمان پادشاهان و امرا و بزرگان بودند، با مردم عادی بیشتر سروکار داشتهاست. ابنالندیم در کتاب الفهرست خود میگوید: «تفقد و مهربانی به همه کس، به ویژه فقرا و بیماران داشته، از حالشان جویا، و به عیادتشان می رفت و مقرریهای کلانی برای آنها گذاشتهبود.»
رازی، در کتابی به نام صفات بیمارستان، این عقیده را ابراز میدارد که هر کس لایق طبابت نیست و طبیب باید دارای صفات و مشخصه های ویژهای باشد. رازی دربارهٔ جاهل عالم نما افشاگریهای متعددی صورت دادهاست و با افراد کم سواد که خود را طبیب می نامیدند و اطرافیان بیمار که در طبابت دخالت می کردند به شدت مخالفت میکرد و بههمینسبب مخالفانی داشت.
الکل و زکریای رازی
افتخارات زکریای رازی
ابن سینا پزشک معروف ایرانی کتاب قانون که یکی از مهمترین کتاب های پزشکی دنیاست را با کمک از کتاب الحاوی رازی نگارش کرده است .
رازی جزء اولین پزشکان دنیاست که تجربه کار در آزمایشگاه و مواد شیمیایی را داشته است. رازی جزء اولین پزشکانی است که توانست بیماری آبله و سرخک را تشخیص دهد ، به همین خاطر کتابی تحت عنوان آبله و سرخک تألیف کرد و در آن نشانه های دقیق بروز آبله و روش های انتقال این بیماری را ذکر کرده است. رازی بسیاری از کشفیات پزشکی را سامانی دوباره داد.
رازی اولین پزشک در تاریخ بود که توانست به طور دقیق علائم و نشانه های آبله و سرخک را بر اساس معاینه بالینی توصیف کند و اولین کسی بود که بین این دو بیماری تمایز قائل شد؛ مهارتی در پزشکی که امروزه «تشخیص افتراقی» نامیده می شود. این تشخیص وی در کتاب «دردهای آبله و سرخک» بسیار واضح است.
در تاریخ آمده که رازی جراحی های مهمی در زمینه برداشتن سنگ کلیه و مثانه هم انجام می داده است.
فلسفه
رازی مانند جالینوس باور داشت که یک پزشک برجسته باید یک فیلسوف نیز باشد. رازی از تفکرات فلسفی رایج عصر خود که فلسفه ارسطویی- افلاطونی بود، پیروی نمیکرد و عقاید خاص خود را داشت که در نتیجه مورد بدگویی اهل فلسفه همعصر و پس از خود قرار گرفت.
رازی را می توان برجستهترین چهره خردگرایی و تجربهگرایی در فرهنگ ایرانی نامید. وی در فلسفه به سقراط و افلاطون متمایل بود و تأثیراتی از افکار هندی و مانوی در فلسفه وی به چشم میخورد. با این وجود هرگز تسلیم افکار مشاهیر نمیشد بلکه اطلاعاتی را که از پیشینیان بدست آورده بود مورد مشاهده و تجربه قرار میداد و سپس نظر و قضاوت خود را بیان میدارد و این را حق خود میداند که نظرات دیگران را تغییر دهد یا تکمیل کند. از آراء رازی اطلاع دقیقی در دست نیست جز در مواردی که در نوشته های مخالفان آمدهاست. در نظر رازی جهان جایگاه شر و رنج است اما تنها راه نجات، عقل و فلسفه است و روان ها از تیرگی این عالم پاک نمیشود و نفسها از این رنج رها نمیشوند مگر از طریق فلسفه…
در فلسفه اخلاق رازی مسئله لذت و رنج اهمیت زیادی دارد. از دید وی لذت امری وجودی نیست، یعنی راحتی از رنج است و رنج یعنی خروج از حالت طبیعی به وسیله امری اثرگذار و اگر امری ضد آن تأثیر کند و سبب خلاص شدن از رنج و بازگشت به حالت طبیعی شود، ایجاد لذت میکند.
ویژگی رازی در این بود که بنای فلسفهاش را نه بر مبنای دو فرهنگ مسلط یونانی و اسلامی، که بر مبنای فلسفه ایرانی و بابلی و هندی پایهگذاری کرده بود.
در تفکر رازی همهٔ انسانها قدرت و توانایی رسیدن به معرفت و دانایی را دارند، و لذا از لحاظ توانایی کسب معرفت با هم برابرند و بر یکدیگر هیچ برتری ندارند. از دیدگاه او مقتضای حکمت و رحمت الهی این است که انسان ها همگی به منافع و مضار خود صاحب علم باشند و اگر خدا قومی را به نبوت اختصاص دهد به این معناست که آن ها را بر دیگر انسان ها برتری داده و این برتری باعث جنگ و دشمنی و در نهایت هلاکت انسان ها میشود که این با حکمت و رحمت الهی سازگاری ندارد.
زکریای رازی از تفکرات فلسفی رایج عصر خود که فلسفه ارسطویی- افلاطونی بود، پیروی نمیکرد و عقاید خاص خود را داشت که در نتیجه مورد بدگویی اهل فلسفه هم عصر و پس از خود قرار گرفت.
همچنین عقایدی که درباره ادیان ابراز داشت سبب شد موجب تکفیر اهل مذهب واقع شود و از این رو بیشتر آثار وی در این زمینه از بین رفته است. او می گفت :تجربه بهتر از علم طب است اگر همه می توانستند از استعدادهای خود درست بهره بگیرند، دنیا همان بهشت موعود میشد که همه میخواهند.
از سوی دیگر، رازی با توجه به نقش خود در کنترل عقل، بر این باور است که فلسفه و زندگی فلسفی تنها رستگاری است که در نهایت امکان پذیر است. زندگی در این مسیر بدین صورت است که خدا را در راه های ممکن برای انسان ها توضیح دهیم. این پایان نهایی که برای انسان ها به وجود آمده است شامل یک موجود فیزیکی نیست بلکه یک جهان دیگر بدون مرگ و درد است. روح انسان از زندگی قبلی خود در حالی که در بدن است، به آن جهان بر می گردد.
کسانی که عدالت را دنبال می کنند و به دنبال دستیابی به دانش هستند – یعنی زندگی فلسفی را رهبری می کنند – عادت می کنند که با عقل، زندگی بدون بدن و عادت به لذت بی پایان داشته باشند. پس از مرگ این شرایط دائمی آنها خواهد بود. در مقابل،کسانی که به وجود فیزیکی چسبیده اند، همان گونه که افلاطون گفته است، از این جهان نسل ها و فساد خارج نمی شوند و بنابراین با درد و ناراحتی های بی پایان، رنج خواهند برد.
دکتر ذبیح الله صفا ادیب و محقق فرزانه در مورد رازی می گوید :
«کمتر کسی از عالمان شرق و غرب یافته می شوند که درباره مقام رازی در طب و طبیعیات سخنی
نشنیده یا نخوانده باشد. وی در دنیای پیش ازما همیشه به عنوان پزشک و کیمیاوی و علم طبیعی شناخته و ستوده شده بود و کتاب های او در این ابواب در حوزه های علمی اسلامی و به زبان لاتین تا دیرگاه در دانشگاه های قدیم مغرب زمین تدریس می گردید اما به ندرت درباره مقام بلند او در فلسفه سخن رفت.حتی گروهی ازمتکلمان و فیلسوفان مقام فلسفی او رایکباره انکار کرده وسخنان او را در ابواب حکمت مردود شمرده و غالبا” از این حد نیز در گذشته و او را به الفاظی که شایسته مردمان علم نیست یاد کرده اند.
علت آن همه انکار و عناد ولجاج آن بوده است که نخیت زکریای رازی درباره ادیان و صاحبان آنها عقیده افراطی خاصی مبنی بر رد و انکار آورده بود و دیگر آنکه مبانی اعتقادات غالب فلسفی او با حکمت فلسفی او با حکمت ارسطو وجانشینانش در مغرب و مشرق بینونت و اختلافی عظیم داشت و در غالب موارد بر دو انکار افکار مشائیان می کشد.
سوم آنکه رازی که از کیمیا به تحقیق در طب و طبیعیات و فلسفه متوجه شده بود، در غالب از مباحث نفسانی و اخلاقی خاصیت اصلی علمی و تجربی خود را نگاه داشته و به
نتایجی رسیده بود که برطبع پیروان مکتب های نظری و کلامی گران می آمد و به حمله های سخت آنها منتهی می شد-علت دیگر توجه اوست به آثار عقلای ایرانی پیش از اسلام اعم از نویسندگان ومولفان مانوی وغیر آنان که معمولابه انکارو مقاوت جمعی منجرمی شد…»
«…اشارات مختلف قدما و محققین ثابت می کند که رازی معتقد به حلول بود و می گفت نفوس حیوانی پس از رهایی از پیکرهای جانوران به اجساد انسان پیوندند و از نفوس بشری نفس های نیکوکاران و دانایان به مرتبه های بلند روحانی ارتقاء جویند و نفس های بدکرداران به بدکاری و گمراه کردن مردمان سرگرم شوند.
اصول معتقدات رازی دراخلاق ازهمه جا بهتر درکتاب سیره الفلسفیه و کتاب الطب الروحانی او آمده است. وی معتقد به امساک و ترک دنیا و انزوای ازخلق نیست.
درآغاز رساله سیره الفلسفیه به کسانی که او را در معاشرت با خلق و تصرف در وجوه معاش سرزنش کرده اند تاخته و زندگی خویش را علی الخصوص با اعمال پیشوای خود سقراط مقایسه کرده است که جز در قسمتی از زندگانی خود از شیوه کلبیون اعراض نموده و در حیات اجتماعی شرکت جسته و در عین آنکه در زندگی خصوصی طریق قناعت پیش گرفته بود، از مواجهه با عامه و با ملوک و بیان حق با الفاظ روشن امتناعی نداشت…»
«…موضوع مهم در نظریه های علمی و اخلاقی و دینی زکریای رازی اتکاء شدید اوست بر عقل و اعتقاد به آنکه حل همه دشواری ها فقط بدان باز بسته است.وی می گوید که عقل موهبتی است الهی که در طبع آدمیان به ودیعت نهاده شده است تا به مدد آن همه امور این جهان و آن جهانی خود را به نظام آورد.عقل منشاء همه دانش ها و صناعت بشری است.چنین گوهر پر ارجی را که در اختیار آدمی نهاده شده است نباید هیچگاه لگدکوب شهوات سازیم و این نمی شود مگر با خوار داشتن شهوات و تن در ندادن به آنها و چون شهوات در ما ضعیف گردد عقل بر ما تجلی می کند و با نور خود چراغ هدایت راه ما می دارد.
این نیرو به تنهایی قادر به هر شناخت و معرفت، حتی معرفت حق و نیز تمیز نیک از بد و سود از زیان است…»
دکتر صفا در پایان تحقیق خود می نویسد :« این مرد عجیب که سراسر عمرش را در جست و جوی حقایق گذارده و آنی از تجربه و تحقیق باز ننشسته و سیرت خود در زندگانی براساس عدل و عفاف و پاکدامنی نهاده بود، همیشه به عنوان یک نمونه واقعی تحقیق عالمانه درنظر پژوهندگان دانش و جویندگان حکمت باقی و نمایان است.»
مورخان طب و فلسفه در قدیم به تفاریق استادان رازی را سه تن یاد کردهاند:
ابن ربن طبری: زکریا در طب شاگرد وی بوده است.
ابوزیذ بلخی: حکیم زکریای رازی در فلسفه شاگرد وی بوده است.
ابوالعباس محمد بن نیشابوری: استاد محمد بن زکریا رازی در حکمت مادی (ماترلیسیم) یا گیتیشناسی بوده است.
رازی، پزشک و طبیعت شناس بزرگ ایرانی را پدر شیمی یاد کردهاند، از آن رو که دانش کیمیایی کهن را به علم شیمی نوین دگرگون ساخت. ابن ندیم از قول رازی گفته است: «روا نباشد که دانش فلسفه را درست دانست و مرد دانشمند را فیلسوف شمرد، اگر دانش کیمیا در وی درست نباشد و آن را نداند.»
زکریای رازی مکتب جدیدی در علم کیمیا تأسیس کرده که آن را میتوان مکتب کیمیای تجربی و علمی نامید. ژولیوس روسکا دانشمند برجستهای که در شناسایی کیمیا (شیمی) رازی به دنیای علم بیشتر سهم و جهد مبذول داشته، رازی را پدر شیمی علمی و بانی مکتب جدیدی در علم دانسته، شایان توجه و اهمیت است که قبلا این لقب را به دانشمند بلند پایه فرانسوی لاوازیه داده بودند. به هر حال آنچه مسلم است تأثیر فرهنگ ایرانی دوران ساسانی در پیشرفت علوم دوران اسلامی و از جمله کیمیاست که در نتیجه موجب پیشرفت علم شیمی امروزه شده است.
در فرآیند دانش کیمیا به علم شیمی توسط رازی، نکتهای که از نظر محققان و مورخان علم، ثابت گشته، نگرش «ذره یابی» یا اتمسیتی رازی است. کیمیاگران، قائل به تبدیل عناصر به یکدیگر بودهاند و این نگرش موافق با نظریه ارسطویی است که عناصر را تغییرپذیر یعنی قابل تبدیل به یکدیگر میداند. لیکن از نظر ذره گرایان عناصر غیر قابل تبدیل به یکدیگرند و نظر رازی هم مبتنی بر تبدیل ناپذیری آنهاست و همین علت کلی در روند تحول کیمیایی کهن به شیمی نوین بوده است. به تعبیر تاریخی زکریا، «کیمیا» ارسطویی بوده است و «شیمی» دموکریتی است. به عبارت دیگر، شیمی علمی رازی، مرهون نگرش ذرهگرایی است، چنانچه همین نظریه را بیرونی در علم «فیزیک» به کار بست و بسط داد.
در اروپا فرضیه اتمی را «دانیل سرت» در سال ۱۶۱۹ از فلاسفه یونانی گرفت که بعدها «روبرت بویل» آن را در نظریه خود راجع به عنصرها گنجاند. با آنکه نظریه بویل با دیدگاههای کیمیاگران قدیم تفاوت آشکار دارد نباید گذشت که از زمان فیلسوفان کهن تا زمان او، تنها رازی قائل به اتمی بودن ماده و بقاء و قدمت آن بوده است و با آن که نظریه رازی با مال بویل و یا نگرش نوین تفاوت دارد، لیکن به نظریات دانشمندان شیمی و فیزیک امروزی نزدیک است.
در شیمی رازی توانست مواد شیمیایی چندی از جمله الکل و اسید سولفوریک (زیت الزاج) و جز این ها را کشف کند. رازی در علوم طبیعی و از جمله فیزیک تبحر داشته است. ابوریحان بیرونی و عمر خیام نیشابوری، بررسیها و پژوهشهای خود را از جمله در چگال سنجی زر و سیم مرهون دانش «رازی» هستند. رازی در علوم فیزیولوژی و کالبدشکافی، جانورشناسی، گیاه شناسی، کانیشناسی، زمین شناسی، هواشناسی و نورشناسی دست داشته است.
شیمی و داروسازی
زکریای رازی تحصیل شیمی را پیش از پزشکی شروع کردهاست و در آن آثاری چشمگیر از خود برجا گذاشتهاست. عمدهٔ تأثیر رازی در شیمی طبقهبندی او از مواد است. او نخستین کسی بود که اجسام را به سه گروه جمادی، نباتی و حیوانی تقسیم کرد. وی پایهگذار شیمی نوین است؛ با وجود آنکه کیمیاگری را باور دارد. «هر چند که بعضی از کیمیاگران معاصر در ایران نوعی از تبدل ناقص فلزات را به طلا «تبدل رازی» مینامند؛ ولی چون رازی از دیدگاه مراحل بعدی علم در نظر گرفته شود، باید او را یکی از بنیانگذاران علم شیمی بدانیم.» در کتاب «سرّ الاسرار» او میخوانیم که مواد را به دو دسته فلز و شبه فلز (به گفته او جسد و روح) تقسیم میکند و اگر در این زمینه اشتباهاتی میکند، چندان گریزی از آن ندارد. برای نمونه جیوه را شبهفلز میخواند در صورتی که فلز بودن جیوه اکنون آشکار است.
کشفهای بسیار به رازی نسبت داده میشود ازجمله:
رازی کاشف الکل است.
از تأثیر محیط قلیایی بر کانه پیلیت، اسید سولفوریک فراهم کرد و با داشتن اسید سولفوریک بدست آوردن دیگر اسیدها آسان بود.
از تأثیر آبآهک بر نشادر (کلرید آمونیوم)، اسید کلریدریک بدست آورد.
با اثر دادن سرکه با مس، استات مس یا زنگار تهیه کرد که با آنها زخم را شستشو میدادند.
از سوزاندن زرنیخ، اکسید آرسنیک یا مرگ موش فراهم کرد.
برای نخستین بار از نارنج اسید سیتریک تهیه کرد.
او نخستین پزشکی است که داروهای سمی آلکالوئیدی ساخت و از آنها برای درمان بیمارانش بهره گرفت.
فهرست آثار محمد زکریای رازی
درمورد آثار رازی در لغتنامهٔ دهخدا آمدهاست: ابنالندیم در کتاب «الفهرست» خود تعداد آثار رازی را یکصدوشصت و هفت و ابوریحان بیرونی در کتاب فهرست کتب کتاب در ریاضیات و نجوم، ۷ کتاب در تفسیر و تلخیص و اختصار کتب فلسفی یا طبی دیگران، ۱۷ کتاب در علوم فلسفی و تخمینی، ۶ کتاب در در مافوق الطبیعه، ۱۴ کتاب در الهیات، ۲۲ کتاب در کیمیا، ۲ کتاب در کفریات، ۱۰ کتاب در فنون مختلف که جمعاً بالغ بر یکصدوهشتادوچهار مجلد میشود و ابن اصیبعه در عیون الانباء فی طبقات الاطباء دویستوسیوهشت کتاب از برای رازی برمیشمارد. محمود نجمآبادی استاد دانشگاه تهران کتابی به عنوان «مولفات و مصنفات ابوبکر محمدبن زکریای رازی» نوشتهاست که در سال ۱۳۳۹ بهوسیله انتشارات دانشگاه تهران چاپ شدهاست در این کتاب فهرستهای ارائه شده توسط ابن الندیم و ابوریحان بیرونی و قفطی و ابن اصیبعه با یکدیگر تطبیق داده شدهاست و در مجموع دویستوهفتادویک کتاب و رساله و مقاله فهرست شدهاست.
پزشکی
زکریای رازی طبیبی حاذق و پزشکی عالیقدر بود و در زمان خود شهرت بهسزایی داشت. رازی از زمرهٔ پزشکانی است که بعضی از عقاید وی در درمان طب امروزی نیز بهکار میرود، مخصوصاً در درمان بیماران با مایعات و غذا. پزشکان و محققین از کتابها و رسالات رازی در سدههای متمادی بهرهها بردهاند. ابنسینا رازی را در طب بسیار عالیمقام میداند و میتوان گفت برای تألیف قانون از الحاوی رازی استفاده فراوان کردهاست.
رازی و بیمارستان
ابن خلکان، کاستیلیونی و … از رازی به عنوان سر دسته پزشکان عملی و کلینیسین نامبردهاند..
رازی و آزمایشهای پزشکی
میتوان گفت که رازی جزو اولین پزشکانی است که تجربه و آزمایش وارد علم طب کردهاست.
استحالات شیمیایی به عنوان دارو
چنانکه میدانیم رازی قبل از طب به کیمیا مشغول بود و اطلاعات زیادی دربارهٔ مواد داشته است. او اولین کسی است که استحالات شیمیایی را وارد طب کرده است.
آبله و سرخک
زکریای رازی اولین کسی است که تشخیص تفکیکی بین آبله و سرخک را بیان داشتهاست. وی در کتاب آبله و سرخک خود به علت بروز آبله پرداخته و سبب انتقال آن را عامل مخمر از راه خون دانستهاست و ضمن معرفی آبله و سرخک بهعنوان بیماریهای حاد، نشانههایی از بیخطر یا کشنده بودن آنها را بیان میدارد و برای مراقبت از بیمار مبتلا به این بیماریها روشهایی را توصیه میکند از جمله به عنوان اولین طبیب استفاده از پنبه را در طب آورده و به منظور زخم نشدن بدن بیماران آبلهای از آن بهره میبرده و در مراقبت از چشمها و پلک و گلو و بینی این بیماران توصیه فراوان کردهاست. در کتاب آبله و سرخک رازی در مورد آبله و سرخک چه قبل از ظهور بیماری و چه بعد از آن و جلوگیری از عوارض بیماری به اندامهای بدن تدابیری آورده شدهاست.
درمان بیماریهای داخلی
رازی اسراف در دارو را بسیار مضر میداند، وی معتقد بودهاست تا ممکن است مداوا با غذا و در غیر اینصورت با داروی منفرد و ساده وگرنه با داروی مرکب به عمل آید. رازی میگوید: «هرگاه طبیب موفق شود بیماریها را با غذا درمان کند، به سعادت رسیدهاست.»
نقاشی غربی از رازی درحال دیدن قاروره (شیشه ادرار) حاوی نمونه ادرار بیمار وی بسیاری از داروها را روی حیوانات امتحان کرده و اثرات آنها را ثبت و تشریح کردهاست و سپس برای بیماران تجویز میکرده است.
جراحی
اگرچه زکریای رازی به عنوان پزشک مشهور است اما بعضی از مورخان او را به نام «جراح» میشناسند. از مطالعهٔ آثار وی چنین برمیآید که در جراحی صاحبنظر بودهاست. وی دربارهٔ «سنگ کلیهها و مثانه» کتابی نوشته و در آن تأکید کردهاست در صورتی که درمان سنگ مثانه با راههای طبی مقدور نباشد، باید به عمل جراحی پرداخت و در این کتاب از اسبابی که با آن عمل سنگ مثانه را انجام میداده، نام میبرد. رازی اولین طبیب یا (پزشکی) است که در عالم طب از سل مفصلی انگشتان صحبت کردهاست. در شکستهبندی و دررفتگیها قدمهایی برداشته و آثاری از خود به جا گذاشته است.
تغذیه
رازی از اولین افرادی است که بر نقش خوراک در تندرستی و درمان پافشاری بسیار دارد. رازی کتابی دربارهٔ خوراک دارد به نام «منافعالاغذیه و مضارها» که یک دوره کامل بهداشت خوراک است و در آن از خواص گندم و سایر حبوبات و خواص و ضررهای انواع آبها و شرابها و مشروبات غیرالکلی و گوشتهای تازه و خشک و ماهی ها و… سخن گفتهاست و فصلی در باب علل و جهات اشتها و هضم غذا و ورزش و غذاهای گوارا و پرهیزهای غذایی و مسمومیتها دارد.
پزشکی کودکان
نخستین نوشته اختصاصی و مستقل راجع به امراض کودکان به زکریای رازی نسبت داده شده است و از این رو برخی همانند مورخ انگلیسی سایریل الگود او را پدر طب اطفال قلمداد کردهاند.
«اگر همه میتوانستند از استعدادهای خود درست بهره بگیرند، دنیا همان بهشت موعود میشد که همه میخواهند.» رازی
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.